سریال عشق ممنوع: معرفی کامل، داستان و حواشی

پوستر رسمی سریال «عشق ممنوع» محصول آی یاپیم که بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ از کانال D ترکیه پخش شد.

معرفی سریال «عشق ممنوع»

«عشق ممنوع» (Aşk-ı Memnu) یک مجموعهٔ تلویزیونی درام عاشقانه‌ی ترکیه‌ای است که بر اساس رمانی به همین نام از خالد ضیا اوشاکلی‌gil ساخته شده است. این سریال به کارگردانی هیلال سارال و تهیه‌کنندگی شرکت آی یاپیم (Kerem Çatay) تولید شده و اولین بار از ۴ سپتامبر ۲۰۰۸ تا ۲۴ ژوئن ۲۰۱۰ از شبکهٔ کانال D ترکیه پخش شده است. «عشق ممنوع» در طی دو فصل خود ۷۹ قسمت ۹۰ دقیقه‌ای داشت و به‌خاطر داستان جذاب و production قوی، به یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون ترکیه تبدیل شد.

در این سریال بازیگران مطرحی چون برن سات در نقش بیهتر یوره‌اوغلو، کیوانچ تاتلیتوغ در نقش بهلول حازندار، سلجوق یونتم در نقش عدنان ضیاگیل، نباهت چهره در نقش فردوس یوره‌اوغلو و هازال کایا در نقش نهال ضیاگیل هنرنمایی کرده‌اند. (نام شخصیت‌ها در دوبله‌های غیرترکی ممکن است متفاوت باشد؛ مثلاً بیهتر در دوبله عربی «سمر» و بهلول «مهنّد» نامیده شده‌اند.) داستان سریال حول زندگی خانوادهٔ متمول ضیاگیل در استانبول می‌گردد و به‌طور خاص بر عشق ممنوعه‌ای تمرکز دارد که میان بیهتر (همسر جوان عدنان) و بهلول (پسرخوانده‌ی عدنان) شکل می‌گیرد.

این سریال با ترکیب جذاب رمانس و درام خانوادگی و پرداختن به تم‌های اجتماعی مانند اختلاف سنی، خیانت و فشارهای طبقاتی، مخاطبان گسترده‌ای در ترکیه و کشورهای دیگر به‌دست آورد. «عشق ممنوع» علاوه بر استقبال بی‌نظیر مخاطبان، مورد تحسین منتقدان نیز قرار گرفت و جوایز معتبری را کسب کرد. از جمله، در ۳۶مین جوایز پروانه طلایی (Altın Kelebek) به‌عنوان بهترین سریال سال برگزیده شد و برن سات و کیوانچ تاتلیتوغ به‌ترتیب جایزه بهترین بازیگر زن و مرد را برای نقش‌آفرینی در این سریال دریافت کردند. همچنین قسمت پایانی سریال با جذب حدود ۷۴٪ از بینندگان تلویزیون ترکیه رکورد تاریخی به جای گذاشت. محبوبیت «عشق ممنوع» به حدی بود که پس از پایان نیز بارها از شبکه‌های مختلف (از جمله بازپخش سالیانه در کانال D) پخش شده و همچنان بینندگان زیادی را به خود جذب می‌کند. در ادامه، داستان سریال و نکات جالب آن را مرور می‌کنیم.

خلاصه داستان سریال (بدون اسپویل پایان‌بندی)

عدنان ضیاگیل مردی پنجاه‌ساله، ثروتمند و خوش‌نام در استانبول است که سال‌ها پیش همسرش را بر اثر بیماری از دست داده است. او در عمارت مجلل خود در سواحل بسفر به‌همراه دو فرزندش – دختر نوجوانش نهال و پسر کوچکش بولنت – زندگی آرامی دارد. در کنار آن‌ها، بهلول حازندار (پسرخواندهٔ عدنان که برادرزاده دور اوست) نیز از کودکی پس از فوت والدینش تحت سرپرستی عدنان بزرگ شده و همچون عضوی از خانواده در عمارت زندگی می‌کند. بهلول جوانی جذاب، خوش‌گذران و بی‌قید است که بیشتر به عیش و نوش و روابط عاشقانه زودگذر علاقه‌مند است تا تحصیل یا کار. همچنین در خانهٔ عدنان، دایهٔ مهربان فرانسوی‌تبار به‌نام مادمازل دِنیز دکورتون حضور دارد که معلم و پرستار بچه‌هاست و پس از مرگ همسر عدنان همچون یک عضو خانواده شده است. مادمازل سال‌هاست مخفیانه به عدنان علاقه دارد و امیدوار است روزی پیشنهاد ازدواج از او بشنود.

در همین حال، در سوی دیگر شهر، بیهتر یوره‌اوغلو دختر زیباروی یکی از تجار بانفوذ استانبول (ملیح‌بیک) است که زندگی‌اش دستخوش بحرانی بزرگ شده است. پدر بیهتر مدتی قبل به‌دلیل شوک ناشی از خیانت همسرش دچار حمله قلبی شد و درگذشت. بیهتر مادرش فردوس خانم را مقصر مرگ پدر می‌داند و از او کینه به دل دارد، چرا که فردوس زنی جاه‌طلب و شیفته مال و مقام است و رابطه پنهانی او قلب همسرش (پدر بیهتر) را شکست. پس از مرگ پدر، بیهتر و مادرش با مشکلات مالی مواجه شدند و فردوس به‌دنبال راهی برای حفظ موقعیت اجتماعی‌شان می‌گردد. خواهر بزرگ‌تر بیهتر به‌نام پیکر (که در نسخه دوبله ممکن است با نام «پیمان» یا مشابه شنیده باشید) با تاجری به نام نihat اُنال ازدواج کرده و از خانه مادر رفته است. جالب آن‌که بهلول پیش‌تر مدتی با پیکر روابط عاشقانه داشت اما نهایتاً او را رها کرد؛ همین امر در آغاز داستان باعث دلخوری و نفرت بیهتر از بهلول شده است، چرا که بیهتر بهلول را جوانی هوس‌باز می‌بیند که به خواهرش آسیب زده است.

ماجرا از جایی اوج می‌گیرد که عدنان بیگ با بیهتر آشنا می‌شود. در مراسم عروسی پیکر و نihat، عدنان و بیهتر (هر دو داغ‌دیده از دست دادن عزیزانشان) با هم هم‌صحبت می‌شوند و غم مشترک میانشان پیوند عاطفی ایجاد می‌کند. عدنان شیفته جوانی و زیبایی بیهتر می‌شود و خیلی زود به او دل می‌بازد. از سوی دیگر، فردوس خانم (مادر بیهتر) که متوجه توجه عدنان شده، در خیال خود می‌پروراند که شاید بتواند به جای دخترش با عدنان ازدواج کند تا هم پایگاه خانوادگی محکمی بیابد و هم ثروت او را تصاحب کند. اما برخلاف انتظار فردوس، عدنان مستقیماً به بیهتر پیشنهاد ازدواج می‌دهد. بیهتر که از رفتار و خیانت‌های مادرش دل‌آزرده است و همچنین آیندهٔ مالی و امنیت خانواده برایش اهمیت دارد، علی‌رغم اختلاف سنی زیاد، پیشنهاد عدنان را می‌پذیرد. شاید در دل بیهتر، عدنان بیش از آن‌که یک معشوق باشد، تصویری پدرانه و تکیه‌گاهی مطمئن را تداعی می‌کند که پس از مرگ پدرش به آن نیاز داشته است.

ازدواج عدنان و بیهتر خیلی زود انجام می‌شود و بیهتر به‌عنوان عروس جدید به عمارت مجلل ضیاگیل نقل‌مکان می‌کند. در آغاز زندگی مشترک، همه‌چیز خوب پیش می‌رود. عدنان عاشقانه به همسر جوانش دل بسته و بیهتر نیز تلاش می‌کند خود را به‌عنوان بانوی جدید خانه تثبیت کند و دل اعضای خانواده را به‌دست آورد. او سعی می‌کند برای نهال و بولنت مادری دلسوز باشد و جای خالی مادر ازدست‌رفته‌شان را پر کند. اما طبیعی است که نهال نوجوان به این راحتی نامادری جوانش را نپذیرد. نهال نسبت به بیهتر حسادت و بدبینی دارد و نمی‌خواهد زنی غریبه جای مادرش را بگیرد؛ از همین رو ابتدا با سردی و لجبازی با بیهتر برخورد می‌کند و حضور او در خانه را تهدیدی برای جایگاه خاطرات مادرش می‌بیند.

در این میان، بهلول که تا پیش از این بیهتر را صرفاً زنی زیبا اما مغرور و جاه‌طلب (شبیه مادرش) می‌پنداشت، کم‌کم با دیدن مهربانی‌ها و تلاش‌های بیهتر برای خانواده، نظرش نسبت به او تغییر می‌کند. بهلول یک جوان مجرد خوش‌گذران است که دوست‌دخترهای متعددی دارد (از جمله دختری به نام الیف که مدل معروفی است) و همچنین مورد توجه نهال نیز قرار گرفته است. نهال، که بهلول را از کودکی مانند برادر بزرگ‌تر در کنار خود داشته، اکنون در آستانه بلوغ احساسات عاشقانه نسبت به او پیدا کرده و شیفته رفتارش شده است. اما بهلول ابتدا این موضوع را جدی نمی‌گیرد.

با گذشت زمان، جاذبه پنهانی میان بهلول و بیهتر شکل می‌گیرد. بهلول که هر روز زیر یک سقف بیهتر زیبا و فریبنده را می‌بیند، برخلاف میلش دلبسته او می‌شود. او از یک سو خود را به خاطر عشق به همسر عموی مهربانش سرزنش می‌کند و تلاش دارد این احساس را در نطفه خفه کند، اما آتش عشق ممنوعه در قلبش شعله می‌کشد و روزبه‌روز قوی‌تر می‌شود. بیهتر نیز که در ابتدای ورودش به عمارت، از بهلول به دلیل گذشته‌اش با پیکر بیزار بود، رفته‌رفته مجذوب رفتار و جذابیت‌های بهلول می‌شود. تنهایی عاطفی بیهتر در ازدواج با مردی بسیار مسن‌تر و سردی تدریجی رابطه‌اش با عدنان، او را ناخودآگاه به سمت بهلول متمایل می‌کند. در ابتدا بیهتر سعی می‌کند در برابر وسوسه عشق بهلول مقاومت کند و وفاداری‌اش به عدنان را حفظ نماید، اما سرانجام تسلیم قلبش می‌شود.

به این ترتیب، عشق پنهانی و ممنوع بین بیهتر و بهلول آغاز می‌شود؛ رابطه‌ای آتشین که هردو از آن احساس گناه می‌کنند اما نمی‌توانند یکدیگر را رها سازند. آن‌ها مخفیانه در گوشه‌وکنار عمارت یا در خانه‌باغ انتهای باغ (خانه شیشه‌ای) قرار عاشقانه می‌گذارند، در حالی که سایه عدنان و دیگر اعضای خانواده بالای سرشان است. این رابطه ممنوعه ریسک و استرس زیادی برای عاشقان به همراه دارد و هر لحظه ممکن است فاش شود. فردوس خانم خیلی زود متوجه رفتار متفاوت دخترش می‌شود و به رابطه پنهانی بیهتر و بهلول پی می‌برد. فردوس که خود زنی خطاکار بوده، این بار در مقام مادر تلاش می‌کند جلوی این رسوایی را بگیرد؛ چرا که این ماجرا را پایان آبرو و اعتبار خانواده می‌بیند. او برای منحرف کردن ذهن بهلول، نهال را تشویق می‌کند که به بهلول نزدیک‌تر شود و حتی مقدمات نامزدی آن‌ها را فراهم می‌کند.

بهلول مدتی برای فرار از عذاب وجدان، به نهال توجه نشان می‌دهد و حتی با او نامزد می‌کند. اما عشق سوزان او و بیهتر با این ترفندها خاموش شدنی نیست و ارتباط پنهانی‌شان ادامه می‌یابد. سرانجام تنش‌ها به اوج می‌رسد و دست تقدیر یا شاید هم بدشانسی، راز عشق ممنوعه را فاش می‌کند. یکی از خدمتکاران وفادار خانه به نام بشیر (پسری یتیم که در خانه ضیاگیل بزرگ شده و دلباخته نهال است) طی حوادثی متوجه رابطه مخفی بیهتر و بهلول می‌شود. بشیر که از یک سو عاشق نهال است و از سوی دیگر خودش را مدیون محبت‌های آقا عدنان می‌داند، نمی‌تواند چشم بر این خیانت ببندد. او در خفا شواهدی از رابطهٔ آن دو جمع‌آوری می‌کند تا در فرصت مناسب حقیقت را برملا سازد.

افشای این راز به فاجعه می‌انجامد و مانند بمبی زندگی همهٔ اعضای خانواده را از هم می‌پاشد. خیانت، بی‌اعتمادی، خشم و اندوه خانوادهٔ ضیاگیل را فرامی‌گیرد و هر یک از شخصیت‌ها تاوان سنگینی برای این عشق ممنوعه می‌پردازند. سرنوشت تراژیکی که در انتهای داستان رقم می‌خورد، اگرچه در اینجا برای جلوگیری از اسپویل کامل از ذکر جزئیات آن خودداری می‌کنیم، اما باید گفت پایان سریال وفادار به رمان کلاسیک خالد ضیا است؛ همان‌گونه که در رمان اصلی، عشق ممنوع عاقبتی تلخ و فراموش‌نشدنی داشت. در مجموع، داستان «عشق ممنوع» سرشار از لحظات عاشقانه پرشور، کشمکش‌های خانوادگی، اشک‌ها و لبخندها، و درس‌های عبرت‌آموز دربارهٔ عواقب خیانت و دورویی است. این سریال به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه یک عشق پنهانی می‌تواند بنیان یک خانواده را متزلزل کند و همه را در گرداب بدبختی فرو ببرد. روایت نفس‌گیر و غافلگیرکننده آن بیننده را تا لحظه آخر میخکوب می‌کند و ترکیب بازی‌های درخشان بازیگران با موسیقی احساسی و فضای اشرافی داستان، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی برای مخاطب می‌آفریند.

حقایق و نکات جالب درباره سریال و بازیگران

در ادامه، به برخی حقایق کمتر شنیده‌شده یا جالب پیرامون ساخت سریال «عشق ممنوع»، بازیگران آن و پشت صحنه اشاره می‌کنیم:

• اقتباس از یک رمان قدیمی: داستان سریال بر پایه رمان مشهور «عشق ممنوع» نوشته خالد ضیا اوشاکلی‌gil (نویسندهٔ برجسته دوره عثمانی) شکل گرفته است. این رمان در سال ۱۸۹۹ منتشر شده و بیش از یک قرن قدمت دارد. جالب اینکه پایان‌بندی تراژیک سریال کاملاً مطابق پایان رمان نوشته شده در ۱۰۰+ سال پیش است. سریال با وجود به‌روز کردن زمان وقایع به عصر حاضر، درون‌مایه و پیام اخلاقی اصلی رمان را حفظ کرده است.
• مجموعه‌ای رکوردشکن: «عشق ممنوع» در زمان پخشش به پربیننده‌ترین سریال ترکی تبدیل شد. قسمت پایانی آن نزدیک به ۲۷ میلیون نفر بیننده را پای تلویزیون میخکوب کرد و حدود ۷۴٪ از جمعیت بینندگان تلویزیونی ترکیه را به خود اختصاص داد که رکوردی تاریخی محسوب می‌شود. خیابان‌های استانبول در هنگام پخش فینال خلوت شده بود و همه در خانه به تماشای سرنوشت بیهتر و بهلول نشسته بودند. این میزان استقبال، نام «عشق ممنوع» را در تاریخ تلویزیون ترکیه ماندگار کرده است.
• لوکیشن عمارت ضیاگیل: عمارت مجللی که خانواده عدنان در آن زندگی می‌کنند، یک مکان واقعی و تاریخی در استانبول است. این ساختمان در منطقه ساری‌یر (کنار بسفر) قرار دارد و در حقیقت منزل تابستانی یکی از چهره‌های معروف صنعت ترکیه، وهبی کوچ، بوده است. این عمارت اکنون به عنوان موزه‌ای به نام «خانه بزرگ‌دَرِه وهبی کوچ» مورد بازدید عموم است. زیبایی و عظمت لوکیشن خانه ضیاگیل، با سالن‌های مجلل و باغ چشم‌نوازش، فضایی فراموش‌نشدنی به سریال داده است و بسیاری از طرفداران هنگام سفر به استانبول از محل فیلم‌برداری آن دیدن می‌کنند.
• موسیقی تاثیرگذار: موسیقی متن سریال ساخته تویگار ایشیکلی آهنگساز نام‌آشنای ترک است. آهنگ تیتراژ و قطعات بی‌کلام احساسی (مثل تم عاشقانه بیهتر و بهلول) نقشی کلیدی در انتقال حس صحنه‌ها داشتند. این ملودی‌ها به قدری محبوب شدند که آلبوم موسیقی سریال بارها منتشر و پرفروش شد و هنوز هم شنیدن آن‌ها خاطرات سریال را در ذهن هواداران زنده می‌کند.
• پرش در شهرت بازیگران: پخش «عشق ممنوع» سکوی پرتاب مهمی برای بازیگرانش بود. برن سات پیش از این سریال بازیگر نسبتاً تازه‌کاری بود، اما با ایفای نقش بیهتر به شهرتی بین‌المللی دست یافت و پس از آن در نقش‌های اصلی متعددی درخشید. کیوانچ تاتلیتوغ که پیش‌تر با سریال «گوموش» در خاورمیانه شناخته شده بود، با نقش بهلول محبوبیتش را دوچندان کرد و عنوان «ستاره طلایی سریال‌های ترکی» را به خود اختصاص داد. هازال کایا نیز در نقش نهال اولین حضور جدی‌اش را تجربه کرد و بعدها ستاره سریال‌های موفق دیگری شد. این سریال همچنین بازیگران قدری چون نباهت چهره (در نقش مادر بیهتر) را بار دیگر در اوج محبوبیت قرار داد؛ نباهت چهره با بازی بی‌نظیر در نقش یک مادر جاه‌طلب و سخت‌گیر، به الگوی چنین شخصیت‌هایی در سریال‌های بعدی بدل شد.
• جوایز و افتخارات: همان‌طور که ذکر شد، «عشق ممنوع» جوایز مهمی کسب کرد که از جمله آنها می‌توان به بهترین سریال درام در جشنواره پروانه طلایی ۲۰۰۹ اشاره کرد. همچنین مجله‌های تلویزیونی متعددی این سریال را به‌عنوان بهترین ملودرام سال برگزیدند. زوج بیهتر و بهلول نیز به عنوان محبوب‌ترین زوج تلویزیونی آن سال‌ها شناخته می‌شدند و هنوز هم بسیاری از هواداران، آن‌ها را رمانتیک‌ترین زوج سریال‌های ترک می‌دانند.
• اقبال بین‌المللی و دوبله‌ها: عشق ممنوع پس از پخش در ترکیه، در ده‌ها کشور دنیا پخش شده و برای بسیاری از مخاطبان جهانی دروازه ورود به دنیای سریال‌های ترکی بوده است. این سریال در خاورمیانه با دوبله عربی تحت عنوان «العشق الممنوع» منتشر شد و به محبوبیتی باورنکردنی دست یافت؛ به‌طوری‌که نام‌های «سمر و مهنّد» (معادل عربی بیهتر و بهلول) در آن زمان بر سر زبان‌ها افتاده بود. در ایران نیز این سریال با دوبله فارسی (از شبکه جم) و یا با زیرنویس پخش شد و بسیاری از ایرانیان را شیفته داستان خود کرد.
• علاوه بر پخش، داستان «عشق ممنوع» الهام‌بخش ساخت نسخه‌های بومی در کشورهای دیگر نیز شد؛ مثلاً شبکه تلِموندو در ایالات متحده سریالی اسپانیایی‌زبان با نام «Pasion Prohibida» در سال ۲۰۱۳ ساخت که اقتباسی از همین داستان بود و همچنین در رومانی سریالی با نام «Fructul Oprit» (میوه ممنوعه) بر اساس این قصه تولید گردید.
• حضور در فرهنگ عامه و فضای مجازی: دیالوگ‌ها و صحنه‌های ماندگار این سریال سال‌هاست که در حافظه جمعی مردم ترکیه و حتی کشورهای همسایه حک شده است. مثلاً فریاد مشهور "بیه‌تر! بیه‌تر!" توسط عدنان در لحظه اوج داستان، تبدیل به یکی از ماندگارترین صحنه‌های تلویزیونی شده است که بارها در قالب طنز یا ادای احترام، بازسازی و نقل شده است. هر سال در سالگرد پخش قسمت آخر سریال (۲۴ ژوئن)، طرفداران در شبکه‌های اجتماعی با هشتگ‌هایی مانند #Bihter یاد این شخصیت را زنده می‌کنند و به شوخی پیام‌های تسلیت برای سالگرد مرگ او می‌نویسند. این رسم طرفداران تا جایی پیش رفت که در سیزدهمین سالگرد پایان سریال، فردی به نام بیهتر در یکی از شهرهای ترکیه مراسم خیرات حلوا (لوکما) به یادبود «مرحوم بیهتر زیـاگیل» برگزار کرد و تصاویر آن در فضای مجازی پربازدید شد! چنین واکنش‌هایی نشان می‌دهد که شخصیت‌ها و داستان «عشق ممنوع» تا چه حد واقعی و تاثیرگذار در ذهن مخاطبان جا گرفته‌اند.
• نسخه سینمایی جدید: محبوبیت دیرپای «عشق ممنوع» سبب شد که در سال ۲۰۲۳ یک اقتباس سینمایی جدید از این داستان ساخته شود. فیلمی با عنوان «بیهتر» (Bihter) به کارگردانی مشترک جانر آلپر و مهمت بینای و با بازی فراح زینب عبدالله در نقش بیهتر و بوران کوزوم در نقش بهلول تولید شد و در تاریخ ۱۶ نوامبر ۲۰۲۳ از طریق پلتفرم Amazon Prime به نمایش درآمد. این فیلم تلاش دوباره‌ای است برای بازآفرینی قصه عشق ممنوع خالد ضیا برای نسل جدید. ساخت فیلم پس از سال‌ها نشان‌دهنده ماندگاری و جذابیت همیشگی این داستان در فرهنگ ترکیه است، هرچند بسیاری از هواداران معتقدند هیچ اقتباس جدیدی نمی‌تواند جایگزین سریال درخشان ۲۰۰۸ شود.

حواشی و جنجال‌های پیرامون سریال

سریال «عشق ممنوع» علی‌رغم محبوبیت عظیم، خالی از حاشیه و جنجال نبود و در زمان پخش و پس از آن، واکنش‌ها و اتفاقات بحث‌برانگیزی پیرامونش شکل گرفت:

• انتقاد مقامات از محتوای جسورانه: این سریال به دلیل نمایش رابطه عاشقانه نامتعارف (رابطه زن جوان با برادرزاده همسرش) و وجود صحنه‌های صریح عاشقانه، مورد توجه نهادهای نظارتی ترکیه قرار گرفت. شورای عالی رادیو و تلویزیون ترکیه (RTÜK) به خاطر یک صحنه حاوی رابطه جنسی در سریال، شبکه پخش‌کننده را جریمه کرد. همچنین وزیر امور زنان و خانواده وقت ترکیه سریال را به خاطر داشتن صحنه‌های بیش از حد شهوانی و مغایر با ارزش‌های خانوادگی، علناً سرزنش کرد. با این حال، این انتقادها و جریمه‌ها نتوانست از محبوبیت سریال بکاهد و بلکه کنجکاوی بیشتری در بین مردم ایجاد کرد که ببینند داستان جنجالی این سریال چیست.
• ممنوعیت‌ها در برخی کشورها: موضوع خیانت و روابط ممنوعه در «عشق ممنوع» باعث شد برخی کشورهای محافظه‌کار در ابتدا با پخش آن مخالفت کنند. به عنوان مثال در پاکستان پس از مدتی پخش سریال‌های خارجی (از جمله ترکی) در ساعات پربیننده محدود شد زیرا مقامات معتقد بودند محتوای احساسی این سریال‌ها با فرهنگ بومی‌شان سازگار نیست. در ایران نیز اگرچه سریال به صورت رسمی از تلویزیون ملی پخش نشد، اما دوبله فارسی آن از شبکه‌های ماهواره‌ای و اینترنت به دست مردم رسید و واکنش‌های مقام‌های ایرانی را در پی داشت. در سال ۲۰۱۳، عرضه نسخه ترجمه شده رمان «عشق ممنوع» و کتاب داستانی سریال در نمایشگاه کتاب تهران خبرساز شد و حتی وزیر ارشاد وقت نسبت به انتشار محتواهای مرتبط با این سریال هشدار داد. با این وجود، محبوبیت سریال در میان خانواده‌های ایرانی به حدی بود که این اقدامات بازدارنده تاثیر چندانی در کاهش مخاطبان آن نداشت.
• واکنش‌های فرهنگی و اجتماعی: داستان بحث‌برانگیز سریال درباره خیانت در یک خانواده مرفه، بحث‌های زیادی را در محافل اجتماعی و رسانه‌ای برانگیخت. عده‌ای معتقد بودند سریال با به تصویر کشیدن عواقب دردناک یک خیانت خانوادگی در نهایت پیام اخلاقی مهمی دارد و جوانان را از عاقبت روابط ناپاک برحذر می‌دارد. در مقابل، گروهی سریال را تشویق‌کننده بی‌بندوباری دانستند. برخی منتقدان محافظه‌کار ترک اظهار کردند که نمایش یک رابطه نامشروع زیر یک سقف خانوادگی، حرمت خانواده ترک را خدشه‌دار کرده است و نباید در رسانه ملی پخش می‌شد. حتی گزارش شده است که چند خانواده سنتی در مناطق روستایی ترکیه تماشای سریال را برای اعضایشان قدغن کرده بودند تا مبادا تأثیر منفی بپذیرند. البته این موارد اندک، در مقابل خیل عظیم طرفداران سریال به چشم نمی‌آمد.
• شایعات پیرامون بازیگران: با داغ‌شدن سریال، زندگی شخصی بازیگران آن نیز زیر ذره‌بین رسانه‌ها رفت. یکی از حاشیه‌ها، شایعه رابطه عاشقانه واقعی میان برن سات و کیوانچ تاتلیتوغ (بازیگران بیهتر و بهلول) بود که در زمان پخش سریال دهان‌به‌دهان می‌شد. طرفداران پرشور، شیمی فوق‌العاده این دو روی صحنه را دلیل بر وجود احساسی واقعی میانشان می‌دانستند. با این حال، این شایعات هرگز تایید نشد و برن سات در همان سال‌ها با خواننده معروف کنان دوغولو وارد رابطه شد و بعدها ازدواج کرد. کیوانچ تاتلیتوغ نیز زندگی شخصی خود را جدا از حواشی سریال پیش برد.
• از دیگر شایعات، اختلاف پشت‌صحنه بین برن سات و نباهت چهره بود که گفته می‌شد بر سر پوشیدن لباس‌های شیک و جلب توجه در صحنه‌ها با هم رقابت داشتند. البته هیچ‌یک از دو بازیگر مستقیماً چنین اخباری را تایید نکردند و بیشتر در حد گمانه‌زنی رسانه‌های زرد باقی ماند.
• پخش مجدد و خاطره‌بازی: سال‌ها پس از پایان «عشق ممنوع»، پخش چندباره آن در تلویزیون ترکیه و سایر کشورها همچنان با استقبال مواجه می‌شود. هر بار که این سریال بازپخش می‌گردد، موجی از خاطره‌بازی در شبکه‌های اجتماعی به راه می‌افتد. دیالوگ‌های ماندگار سریال دوباره نقل محافل می‌شود و بینندگان جدیدی جذب روایت پرکشش آن می‌شوند. بسیاری از منتقدان تلویزیونی معتقدند «عشق ممنوع» تبدیل به یک اثر کلاسیک در تلویزیون شده که هر نسل جدید از بینندگان نیز می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. به بیان دیگر، گذر زمان از جذابیت و تازگی داستان آن نکاسته است.

در مجموع، حواشی پیرامون «عشق ممنوع» نه تنها به محبوبیت آن لطمه‌ای وارد نکرد، بلکه باعث شد این سریال بیش از پیش در کانون توجه فرهنگ عامه قرار گیرد. امروز، با گذشت نزدیک به ۱۵ سال از پایان آن، هنوز هم نام «عشق ممنوع» یادآور یکی از دراماتیک‌ترین و تاثیرگذارترین ملودرام‌های تلویزیونی است که در ذهن مخاطبان حک شده است.